قبل از اینکه به فواید درمانی متفاوتی که هنر می تواند ارائه دهد بپردازیم، باید دو سؤال مهم را مطرح کنیم. اول این که هنر چیست؟ و دوم اینکه چگونه هنر را در سطح فیزیولوژیکی پردازش کنیم؟
در حالی که قرنهاست که مردم در مورد تعریف هنر بحث میکنند، ما در جهت اهداف خود تعریف گستردهای از آن ارائه میکنیم. در واقع، ما از جان اودونوهو شاعر ایرلندی سرنخی خواهیم گرفت که گفت: «هنر جوهرهی آگاهی است».
اکنون این ممکن است کمی مرموز به نظر برسد، اما به نوعی، ساده است. هنر همه جا هست. در الگوی فرش شما، شکل گیاهان گلدانی و طراحی مبلمان شما است.
مگسامن و راس اصطلاحی برای این آگاهی دارند که به آن «ذهنیت زیباییشناختی» میگویند. اگر از قبل ذهنیت زیباییشناختی قوی دارید، ممکن است از آن دسته افرادی باشید که به گالری های هنری سر می زنند، اغلب تحت تأثیر موسیقی قرار می گیرند و با طراحی داخلی آشنا هستند.
اما چه از آن آگاه باشید یا نه، دائماً تحت تأثیر زیباییشناختی هستید. رنگ دیوارها، نور، و صدای محیطی که در حال حاضر در آن نشسته اید، همگی روی شما تأثیر می گذارند. داشتن ذهنیت زیباییشناختی به طور ساده به این معنی است که شما نسبت به این رابطه آگاهی دارید و آمادهی استفاده از آن هستید.
حال این ما را به سوال دوم در مورد تأثیر فیزیولوژیکیِ هنر بر ما می رساند. به عنوان انسان، ما دائماً محیط اطراف خود را از طریق حواس خود پردازش می کنیم. آنچه میبینیم، آنچه میشنویم، بویی که استشمام میکنیم، دما و بافت چیزهایی که لمس میکنیم، اینها زیباییشناختی محیط اطراف ما هستند و لحظه به لحظه دریافت و پردازش میشوند.
همه اینها پتانسیل تغییر احساس شما را دارند. بوها، صداها و رنگ ها می توانند باعث افزایش یا کاهش فشار خون شما شوند. آنها می توانند باعث ترشح هورمون های استرس شوند. یا می توانند باعث شوند احساس آرامش، امنیت و خواب آلودگی داشته باشید.
بیشتر این تاثیرات در سطح ناخودآگاه اتفاق می افتد. علم اعصاب به ما می گوید که تنها 5 درصد از فعالیت ذهنی شما آگاهانه است. بقیهی رویدادها بدون اینکه به آن فکر کنید اتفاق می افتد. حواس شما در حال پردازش هستند و احساسات شما ناخودآگاه رخ می دهند. اما با افزایش آگاهی یا طرز فکر زیبایی شناختی خود، می توانید همه این موارد را در نظر بگیرید و شروع به استفاده از هنر برای ایجاد تغییرات پایدار در زندگی و رفاه خود کنید.