مسیر نمک

رینور وین

داستان زن و شوهری که همه چیز خود را از دست دادند و به سواحل انگلیس رفتند

22 دقیقه
0 (0 نفر)

کتاب مسیر نمک درباره‌ی چیست؟

کتاب «مسیر نمک» یا «The Salt Path» چاپ سال 2018 یک داستان تراژدی است و در آن چگونگی واکنش یک زوج به آن را بیان می‌کند. در عرض یک هفته، به نویسنده، رینور وین، اخطار تخلیه داده شد و همسرش ماث هم به بیماری لاعلاج مبتلا شده بود. اما، رینور و ماث به جای تسلیم شدن در برابر ناامیدی، بی خانمانی را پذیرفتند و تصمیم گرفتند در مسیر ساحلی جنوب غربی در جنوب انگلستان پیاده روی کنند. مسیر نمک داستان 630 مایلی پیاده روی آنها به سوی آینده‌ای نامطمئن است.

چه کسانی باید کتاب مسیر نمک را بخوانند؟

  • هر کسی که عاشق داستان های واقعی است.
  • کسانی که در مقابل واکنش منفی دیگران خیلی زود از کوره در می‌روند.
  • آن‌هایی که به دنبال انعطاف‌پذیری بیشتری در زندگی‌شان هستند.

درباره‌ی نویسنده

رینور وین یک نویسنده و پیاده‌رو در مسافت‌های طولانی است. او درباره طبیعت، بی خانمانی و کمپینگ وحشی نوشته است. راه نمک که خاطرات تجربیات خودش است، اولین کتاب اوست.

اولین ایده‌ی اصلی کتاب

ری و ماث دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتند، بنابراین راهی جز سفر برای‌شان باقی نماند

سال 2013، سال خوش یمنی برای ماث و رِی نبود. بنا بود که دست قضا این زوج را درگیر دو رویداد ناخوشایند کند. اولین وزش باد سهمگین حوادث با از دست دادن خانه، خود را نشان داد و دومین واقعه یعنی بیماری ماث کار را برای آن‌ها یکسره کرد. مرد خانه به بیماری نادری مبتلا شده بود که مرگی تدریجی را برایش به ارمغان می‌آورد؛ مرگی که هر لحظه با یاد آن از صبح برمی‌خواست و شب هنگام از دلهره‌اش خواب آرامی نداشت.

ماث دهه پنجاه سالگی زندگی‌اش را پشت سر می‌گذاشت و آن‌قدر پیر و فرتوت نشده بود که مرگ را همچون واقعه‌ای نزدیک و حتمی تصور کند. بااین‌حال از دست دادن خانه و مرضی که نمی‌دانست چطور و چگونه سروکله‌اش پیدا شد، زندگی آن‌ها را روی یک سربالایی تند و نفس‌گیر قرار داد. آن‌ها دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتند و باید دست به انتخابی مهم می‌زدند.

داستان از دست دادن خانه با شروع یک سرمایه‌گذاری، ماه‌ها قبل کلید خورده بود.

یکی از دوستان ماث صاحب شرکتی بود که ماث و ری در آن سرمایه‌گذاری کرده بودند. اما شرایط آن‌طور که انتظارشان را داشتند، پیش نرفت و شرکت رو به ورشکستگی رفت. بعد از مدتی کوتاه دوست ری از آن‌ها مبلغی را درخواست کرد که آن‌ها را متعجب ساخت. ری و ماث در عمرشان تصور نمی‌کردند صاحب چنین مبلغی باشند چه برسد به اینکه بابت ضرر و زیان باید آن مبلغ را به صاحب شرکت پرداخت می‌کردند!

درگیری بین ماث و دوست ورشکسته‌اش خیلی زود بالا گرفت و حل این معضل به دادگاه سپرده شد. آن‌ها برای پرداخت هزینه‌های وکیل مجبور شدند که تمام پس‌اندازشان را خرج کنند اما در مقابل تیم حرفه‌ای و حاذقی که در دادگاه حضور داشت، خیلی زود تسلیم شدند. درنتیجه دادگاه علیه آن‌ها حکم را صادر کرد و آن‌ها راهی جز واگذاری خانه برایشان نماند! خانه ویلایی زیبایی که ماث و ری در آن سکونت داشتند، تنها محل زندگی‌شان نبود؛ آن‌ها با اجاره دادن خانه‌شان به گردشگران فصلی، توانسته بودند منبع درآمدی برای خود دست و پا کنند که نقطه قوتی برایشان محسوب می‌شد.

دست بی‌رحم زمانه همین منبع درآمد ناچیز را هم از آن‌ها گرفته بود. ماث و ری دیگر نه خانه‌ای برای سکونت داشتند و نه پولی در بساط! از همه بدتر با بروز بیماری ماث دیگر نور علی نور شده بود؛ ماث و ری درمانده و بی‌خانمان و ناامید از آن‌چه که بر سرشان آمده بود، به دنبال راه نجاتی بودند که گوشه کوچکی از زخم‌های‌شان را التیام بخشد.

دکتر در خصوص بیماری ماث به آن‌ها گفته بود که مبتلایان این بیماری چیزی بین 6 تا 8 سال شانس زنده ماندن را دارند اما در مورد ماث داستان قدری متفاوت بود؛ او شاید کمی بیشتر می‌توانست زنده بماند اما این مرگ تدریجی روی پیشانی‌اش حک شده بود!

درمانده از چه‌کنم‌ها، ماث و ری به دنبال راه گریزی بودند که همچون نوشدارو معجزه‌ای در زندگی‌شان ایجاد کند؛ این معجزه در یکی از روزها اتفاق افتاد و با یک نشانه مسیری را در مقابل‌شان قرار داد.

بعد از رأی دادگاه، مأموری برای اعلام تخلیه خانه به منزل آن‌ها آمد. ماث و ری در آخرین تلاش‌های بی‌ثمرشان تصمیم گرفتند که خودشان را در زیر پله خانه پنهان کنند تا تخلیه خانه را به تعویق بیندازند. در این گیرودار ری کاملا اتفاقی چشمش به جعبه کتاب‌ها افتاد که کتابی در آن بیشتر از بقیه خودنمایی می‌کرد؛ کتابی با نام 500 مایل پیاده‌روی. این کتاب داستان مردی را روایت می‌کرد که همراه با سگ خانگی‌اش مسیری 500 مایلی را در امتداد سواحل جنوب غربی بریتانیا پیموده بود. این ساحل به عنوان طولانی ترین کمربند ساحلی شناخته می‌شد که مکانی مناسب برای پیاده روی افراد در کنار حیوانات خانگی‌شان‌ بود. با دیدن این کتاب، چشمان ری برقی زد و فکری در ذهنش شعله‌ور شد.

بدون پول و سرپناه و تنها با دو کوله‌پشتی، آن‌ها همانند شخصیت آن کتاب تصمیم به سفری طولانی در امتداد ساحل جنوب غربی بریتانیا گرفتند؛ بااین تفاوت که مسیری که قصد عزیمت به سوی آن را داشتند، 630 مایل بود نه 500 مایل!

می‌خواهید خلاصه‌ی کامل کتاب مسیر نمک را مطالعه کنید؟

فهرست ایده‌های اصلی این کتاب

مقدمه

1

ری و ماث دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتند، بنابراین راهی جز سفر برای‌شان باقی نماند

2

ماث و ری با حداقل بودجه، سفرشان را شروع کردند

3

داستان زندگی ماث و ری احساسات افراد زیادی را برانگیخت

4

علیرغم جیره‌بندی محدود روزانه، وضعیت سلامت ماث روز به روز بهتر می‌شد!

5

امید دوباره ماث و ری باری دیگر تبدیل به یأس شد!

6

ری و ماث طرح جدیدی برای آینده‌شان ریختند

7

ری و ماث آن سوی دیگر بی‌خانمانی را تجربه کردند

8

در انتهای مسیر، ماث و ری صاحب خانه‌ای برای سکونت شدند

9

خلاصه‌ی پایانی

دانش بیشتر، در زمان کوتاه تر

icon

بخوانید یا گوش کنید

به‌جای مطالعه‌ی یک کتاب در چند ساعت، نکات کلیدی کتاب‌های پرفروش را در چند دقیقه بیاموزید.
icon

کتاب بعدی خود را بیابید

فهرست‌هایی که توسط کارشناسان برای شما شخصی‌‌سازی‌ شده‌است را دریافت کنید.
icon

هایلایت کنید (به زودی)

بخش‌های مورد علاقه‌ی خود از خلاصه‌ی کتاب‌ها را هایلایت کنید تا همیشه به راحتی به آن‌ها دسترسی داشته باشید.

نظرات کاربران

پیشنهاد بایتشل

کتاب‌هایی که ما فکر می‌کنیم از مطالعه‌ی آن‌ها لذت ببرید

بایتشل در شبکه‌های اجتماعی



© 1403 - 1402 تمام حقوق و محتویات این سایت متعلق به بایتشل است.
هرگونه کپی برداری و یا استفاده از محتوای این سایت در هر فضای دیگری ممنوع است.