طولانیترین زمانی که تا به حال راجع به چیزی اهمال کردهاید چقدر بوده است؟ چند روز؟ چند هفته؟ نویسنده یک بار مشتری ای را راهنمایی نمود که ثبت مالیات خود را به مدت پانزده سال به تعویق انداخته بود!
اگرچه این مورد ممکن است افراطی باشد، اما بی سابقه نیست. هر سال، مردم به دلیل اهمال در پرداخت مالیات، میلیونها دلار مالیات اضافی میپردازند. چون بابت تأخیر در تشکیل پرونده یا اشتباهاتی گران قیمت که در لحظات آخر زمان انجام کارهای مالیاتی مرتکب میشوند، جریمه میشوند. کارشناسان تخمین میزنند که 40 درصد از آمریکاییها به دلیل تعلل، دچار مشکلات مالی بیمورد شدهاند.
اما این مبلغ بسیار بیشتر از حساب بانکی شماست.
فرار مالیاتی 15 ساله این مشتری را در نظر بگیرید. دلیل آن چه بود؟ همه از ترس ناشی میشد. اهمال اولیهی او با کمی اضطراب یا ناراحتی شروع شد، که با بزرگ و بزرگتر شدن عواقب احتمالی به وحشت تبدیل شد. مارپیچ باطل ترس که به آرامی به سمت بالا میپیچید تا زمانی که از نویسنده کمک گرفت. در آن زمان آنقدر میترسید که شبها نمیتوانست بخوابد!
این شاید بزرگترین عارضهی اهمال کاری باشد. از دست دادن شادی و رفاه.
بنابراین، چرا مردم این کار را انجام میدهند؟ به هر حال اهمال کاری چیست؟
اهمال کاری به معنای به تاخیر انداختن یک کار نیست. از این گذشته، ما گاهی یک کار را به دلایل کاملاً خوبی به تاخیر میاندازیم: شما نمی توانید همه کارها را یکجا انجام دهید. اهمال کردن یک نوع خاص از تاخیر است. در این نوع، حتی پس از اینکه فهمیدید زمان شروع چیزی فرا رسیده است، آن را به تعویق میاندازید.
اهمال در کار با بلاتکلیفی مرتبط است، اما دقیقاً یکسان نیست. بلاتکلیفی به تلاش برای تصمیمگیری ختم میشود، در حالی که اهمال زمانی است که تصمیم خود را گرفتهاید، اما هنوز به نحوی موفق به انجام کاری نمیشوید.
روانشناسان آلبرت الیس و ویلیام کناوس تعریف خاص خود را دارند: اهمال کاری زمانی است که انجام یک کار را تا جایی به تاخیر میاندازید که شروع به تجربه ناراحتی یا احساسات بد کنید.
این حقیقت دارد. و با این حال، به طرز متناقضی، ما برای اجتناب از ناراحتی، کارمان را به تعویق میاندازیم. وقتی چیزی استرس زا، دردناک یا ناراحتکننده به نظر میرسد، هر کار دیگری که بتوانیم را پیدا میکنیم و انجام میدهیم؛ تا اینکه در نهایت، بابت این اجتناب و اهمال کاری شروع به احساس ناراحتی کنیم.
همانطور که خواهیم دید، درمان اهمال کاری، کمتر در مورد مدیریت زمان و بیشتر در مورد مدیریت احساسات است. یک قدم بزرگ این است که بفهمیم چه احساساتی ما را هدایت میکنند.
هر یک از ما تاریخچه و تجربیات منحصر به فردی داریم که رفتارهای ما را نشان میدهد. اما خوشبختانه، نویسنده هزاران نفر را که با اهمال کاری دست و پنجه نرم میکردند راهنمایی کرده است. و در این زمینه، الگوهایی وجود دارد که بارها و بارها تکرار میشوند.