قبل از شروع، اجازه دهید بپرسم: آیا می دانید به چه کسی می فروشید؟ اگر نه، وقت آن رسیده است که تلاش خود برای بازاریابی را متوقف کنید. زیرا بدون درک روشنی از مخاطبان هدف، آینده کسب و کار شما در خطر است. هر فروشی که انجام دهید تصادفی به نظر می رسد. هزینه های تبلیغات شما افزایش می یابد و منابع شما به سرعت تمام می شود.
بنابراین، از کجا باید شروع کنیم؟ اگرچه ممکن است تقلید از استراتژی های بازاریابی شرکت های بزرگی مانند کوکاکولا وسوسه انگیز باشد، اما بدانید که شما کوکاکولا نیستید. با توجه به این موضوع، بهترین کار این است که هر چه میتوانید به سمت «گوشههای دنج بازار» یا «نیچ مارکتینگ» حرکت کنید. زیرا تمرکز بر یک زیرمجموعه کسب و کار خاص بهتر از تلاش برای جذابیت برای همه است. به عنوان مثال، «سلامت و تناسب اندام» یک نیچ است. در حالی که «یوگا برای زنان باردار» یک «سابنیچ» یا زیرمجموعه از یک گوشه در بازار تناسب اندام است. با محدود کردن تمرکز خود، میتوانیم پیام و پیشنهادات خود را با نیازهای واضح زنان باردار که دوست دارند یوگا تمرین کنند، تنظیم کنیم.
برخی از روزها ممکن است «ارزشش را داشته باشید»، در حالی که بعضی روزها ممکن است «عاشقتان باشند». در یک روز خوب، ممکن است «فقط شما بدرد بخورید». همهی ما این عبارات را از برندهای معروف شنیده ایم، اما پیام شرکت شما نمی تواند بر یک شعار مبهم تکیه کند. این بدان معنا نیست که شما نباید سعی کنید توجه عموم را به خود جلب کنید. در واقع، اکثر شرکت ها در بازاریابی خود فاقد شخصیت هستند. مردم از خودشان خرید می کنند، بنابراین القای شخصیت در کسب و کارتان، شما را از رقبا جلو میاندازد. اما ابتدا، باید بفهمید که بازار هدف شما چه چیزی را می خواهد. نیاز بازار هدف شما یک ساعت گران قیمت نیست، بلکه یک ارتقاء موقعیت اجتماعی است. نیازش کفش های فانتزی نیست، بلکه به احساس زرق و برق داشتن نیاز دارد. هنگامی که خواستههای مخاطبان خود را درک کردید، میتوانید عنوانهای جذاب، تراکتهای فروش و فراخوانهای قانعکننده ایجاد کنید تا مشتریان جدید را برای تعامل با برندتان ترغیب کنید.
گرفتار شدن در هیجان شروع یک کسب و کار جدید آسان است. در نتیجه، بازاریابان اغلب از خود نمیپرسند: «چرا باید از من خرید کنند؟» بهترین راه برای حل این معما، ایجاد یک پیشنهاد فروش منحصر به فرد یا USP است. بنابراین تحقیقات بازار و نظرسنجی انجام دهید تا بدانید مشتریان بالقوه شما چه می خواهند. سپس، با این دانش، می توانید پیشنهادی ایجاد کنید که برای مشتریان پاداش داشته باشد، کمیاب باشد، و محصولتان فروش بالایی را تجربه کند.
تحقیقات بازار به شناسایی محرک های عاطفی کمک می کند. اکنون، با استفاده از زبان متقاعد کننده، می توانید از آنها برای جذب مشتریان مناسب استفاده کنید. از این گذشته، کپی رایتینگ عالی برای موفقیت در فروش ضروری است. بنابراین لحن صدای مخصوص خود را انتخاب کنید و با استفاده از آن مخاطبان خود را درگیر کنید. چه لحن شما شاد باشد، چه سرگرم کننده یا دوستانه، پیام خود را روشن بیان کنید.
آفرین. شما بخش اول و دوم طرح بازاریابی ۱ صفحهای را تکمیل کرده اید: یافتن بازار هدف خود و ایجاد یک پیام قانع کننده. منتظر بخش بعدی باشید که در آن به نحوهی دسترسی به مشتریان بالقوه از طریق رسانه های تبلیغاتی خواهیم پرداخت.