افرادی که طرز فکر ثابت دارند معتقدند که استعداد بر همه چیز حاکم است. از نظر آنها، تواناییهای فردی از ابتدا ثابت و تغییرناپذیر هستند؛ فرد به طور ذاتی یا باهوش و با استعداد است یا احمق و بیکفایت و به همان شکل باقی میماند.
شرکتهای بزرگی مانند انران و مککینزی، که دپارتمانهای منابع انسانی آنها سرمایهگذاری زیادی در شناسایی استعدادهای به اصطلاح ذاتی در دانشگاهها میکنند، به دنبال این طرز فکر هستند. فارغالتحصیلانی که آنها استخدام میکنند انتظار میرود که با تواناییهای برجستۀ خود، عملکرد شرکت را بلافاصله بهبود بخشند. اما از آنجا که این فارغالتحصیلان بسیار با استعداد هستند، شرکتها آموزش کمی به آنها ارائه می دهند. به همین دلیل اکثر آنها در مشاغل خود پیشرفت نمیکنند یا ترفیع نمیگیرند.
در نتیجه، مدیران آنها به طور مداوم آنها را ارزیابی میکنند: آیا این فارغالتحصیلان واقعاً به همان اندازهای که ما فکر میکردیم باهوش هستند یا اشتباهات آنها نشان میدهد که فاقد استعداد لازم برای انجام این کار هستند؟
افرادی با طرز فکر ثابت فکر میکنند کارمندانی که از روز اول کامل نیستند، هرگز کامل نخواهند بود، بنابراین بهتر است این کارمندان را سریعاً اخراج کنند.
علاوه بر این، افرادی با طرز فکر ثابت معتقدند که فقط میتوانند کارهایی را انجام دهند که برای آنها استعداد طبیعی دارند، و تمرین قطعاً نمیتواند آنها را به کمال برساند. از آنجا که آنها به سرعت خود و دیگران را در زمینههای خاصی فردی خوب یا بد قضاوت میکنند، فرض میکنند که دیگران نیز دائماً در حال قضاوت کردن آنها هستند. بنابراین، آنها احساس میکنند که باید در هر فرصتی نشان دهند که چقدر با استعداد و باهوش هستند.
آنها باور دارند که تمام شخصیتشان در معرض خطر است؛ یک اشتباه میتواند کافی باشد تا آنها را برای همیشه به عنوان افراد بیکفایت معرفی کند. آنها به طور مداوم به دنبال تایید دیگران هستند تا از ایگوی خود (ضمیر حود) محافظت کرده و اینکه واقعاً به همان اندازهای که فکر میکنند عالی هستند را تأیید کنند.
در طرز فکر ثابت، تواناییهای فرد به صورت ثابت و غیرقابل تغییر در نظر گرفته میشود.